سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال مسلم بن عقیل علیه السلام قبل از شهادت

شاعر : حسن لطفی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : غزل مثنوی

وقـتی نـفـس از سیـنه بالاتـر نـیـاید            جز هِق هِق از این مردِ غمگین بر نیاید

خـیـلی بـرایِ آبـرویم بـد شد ایـنجـا            آنـقـدر بـد دیـدم که در بـاور نـیـاید


در را خودم بر رویِ دشمن باز کردم            گـفتم به طوعه تا که پشتِ در نیاید

سوگند خوردم در مدیـنه بعدِ زهـرا            خـانـمِ خـانه پـشتِ در دیـگـر نـیـاید

دیر است اما کاش می‌شد تا عـقـیله            شهرِ تـنـور و خار و خاکـستر نیاید

بر پُشتِ دستم میزنم دیدی چه کردم            هرکـس بـیـاید مـادرِ اصـغـر نـیـاید

ای کوفه باتو آرزویم رفت از دست            بـی‌آبـروها آبـرویـم رفـت از دسـت

از بس که زخمم می‌زدند از حال رفتم            بـینِ جـمـاعت بودم و گـودال رفـتم

با سنگهای خود سرِ من را شکستند            انگشتِ بی‌انگـشـترِ من را شکستند

وای از دلِ زینب چه می‌آید سرِ او            وقتی که انگـشتر زِ دستت در نیاید

یا لااقـل دنـبالِ این هـشـتاد خـانـوم            نـامـحـرمی با خـیـزرانِ تَـر نـیـایـد

بالا سرت وقتی که گودالت شلوغ است            هرکـس بیـاید کـاشـکی مـادر نـیاید

نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت های معتبر حذف شد؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



در کوچه‌ها بر خاک‌ها رویم کشیدند            در را شکستند و به پهلویم کـشیدند



در پیشِ زنهاشان غرورم را شکستند            با پا زدنهاشان غرورم را شکـستند



عمامۀ من را که غارت کرد نامرد            با نیـزه‌ای آمد جـسارت کرد نامرد



ای کاش می‌شـد لحـظـۀ آخـر نـیاید            یا سـاربـان دنـبـالِ انـگـشـتـر نـیاید



ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایات معتبر حذف شد! لازم به ذکر است همراه بودن فرزندان مسلم بن عقیل با وی مستند نبوده و در منابع و مقاتل معتبر نیامده است و مغایر روایات معتبر است چنانچه شیخ صدوق در امالی مجلس ۱۹ ص ۱۴۳، علامه مجلسی در بحارالأنوار جلد ۴۵ صفحه ۱۰۰، شیخ عباس قمی در نفس المهموم ص ۱۳۲ و منتهی الآمال ج۲ ص ۷۴۶، مقتل جامع ج ۲ ص ۶۴۰ و دیگر کتب معتبر آمده است این دو کودک پس از شهادت سیدالشهدا در کربلا به اسارت درآمدند و ابن زیاد دستور داد آنها را در زندان کوفه نگاه دارند.



دو کـودکم دیـدنـد بر جـانِ من اُفتاد            دو کـودکـم دیـدنـد دنـدانِ من اُفـتـاد



طـفلانِ من دیدند طـفـلانت نـبـیـنـند            آقا جـسـارت را به دنـدانت نبـیـنـند



ضمنا این شعر علاوه بر مباحث تاریخی و مقتلی از نظر قواعد شعری نیز ضعیف است زیرا اصولاً در شعر غزل مثنوی ابتدای شعر غزل است و بعداً ابیات بصورت مثنوی آورده می‌شود اما اینکه در ادامه اشعار مثنوی مجدداً سه بیت با قافیۀ غزل آورده نشود می‌تواند نشانه ضعف شعر باشد« لازم به ذکر است غالب شعر غزل مثنوی در شعر شعرای بزرگ نیست و قالب جدیدی است که چندی است بعضی از شعرا در این قالب شعر می‌سرایند و بعضی از اساتید شعر غزل مثنوی را به نوعی نشانۀ ضعف سراینده می‌دانند که نتوانسته است مضامین مورد نظر خود را در همان غالب شعری که آغاز کرده است ادامه بدهد»